۱۳۸۷ خرداد ۲۳, پنجشنبه

تغيير و تحولات دانشگاه در وضعيت مبتني بر بازار دانش

الگوي نوآوري مبتني بر دانش

در الگوي نوآوري مبتني بر دانش، هم دانشگاه به عنوان يك بنگاه دانش مطرح مي‌شود و به كارآفريني مبتني بر دانش دست مي‌زند وهم بنگاه مبتني بر دانش مي‌شود وبه اين ترتيب دانشگاه و صنعت بازار سرمايه خطرپذير و بازارهاي فنّاوري و سرمايه انساني را به وجود مي‌آورند. بانكهاي معمولي به طور عمده به فعاليتهايي كه خطرپذيري در آنها بالا باشد اعتباري تخصيص نمي‌دهند، ولي با ايجاد بازار سرمايه خطرپذير از سوي دانشگاه و صنعت به اين نوع اختراعات اعتبار داده مي‌شود. دولت هم به طور كلي هم به كارآفريني مبتني بر دانش دست مي‌زند و هم وظايف سنتي اش را اعم از توليد كالاي عمومي‌ و سياستگذاري انجام مي‌دهد.

تغيير و تحولات دانشگاه در وضعيت مبتني بر بازار دانش

دانشگاه از يك نهاد علمي‌- فرهنگي-آموزشي به يك نهاد علمي‌- فرهنگي-اقتصادي تبديل و به عنوان يك بازار دانش مطرح مي‌شود كه در آن گروههاي اقتصادي و علمي، بنگاههاي دانش هستند.بنگاه دانش به اين معني كه يك نوع عقلانيت دوگانه بر دانشگاه حاكم مي‌شود كه يكي عقلانيت علمي و ديگري عقلانيت اقتصادي ‌است.از يك طرف، دانشگاه بايد دنبال بيشترين سودش باشد و ازطرفي بايد بتواند بر مبناي روش شناسي علمي‌كارش را ادامه دهد. وقتي دانشگاه، كار تحقيقي انجام مي‌دهد بايد اين كار، مبتني بر يك روش علمي‌باشد و نه يك روش تجاري و وقتي هم كه يك كار تجاري انجام مي‌دهد بايد برمبناي روشهاي علمي ‌و توسعه فنّّاوارنه اقدام كند.
دانشگاه‌هاي آمريكا، ژاپن، آلمان، تا حدي در انگلستان، نروژ، سوئد به نهادي علمي – فرهنگي و اقتصادي تبديل شده اند.

دانشگاههاي كارآفرين

به طور تقريب از اوايل دهه ۱۹۹۰ دانشگاههاي كارآفرين به رهبري دانشگاه استانفورد و مؤسسه فنّاوري ماساچوست (M.I.T) آمريكا فعال شد. درحال حاضر دانشگاه (M.I.T) حدود چهار هزار بنگاه درمنطقه «سيليكون ولي» دارد كه در زمينه فنّاوري - علمي‌ و توسعه محصول و فرايند فعاليت مي‌كنند.
در كشور ما هم تا حدي بحث دانشگاه كارآفرين مطرح و دروسي براي آن در نظر گرفته شده است، ولي اين كار به معناي واقعي دانشگاه كارآفرين قلمداد نمي‌شود.
دانشگاه كارآفرين خودش بنگاه ايجاد كرده، به توسعه فنّاوري مي‌پردازد و درنهايت به توسعه اقتصادي كمك مي‌كند. البته صنعتي هم كه ايجاد مي‌كند از نوع سنتي صنعت نيست، بلكه صنعت و بنگاههاي مبتني بر دانش است و دانشگاه مي‌كوشد با توان اعضاي هيأت علمي ‌و دانشجويان، ايده ها را بگيرد و بنگاه تجاري به وجود آورد و به توليد محصول بپردازد.
بخش عظيمي ‌از پيشرفت صنايع كشورها به خصوص در حوزه فنّاوري‌هاي جديد مانند فناوري اطّلّاعات، نانو فنّاوري و زيست فنّاوري مديون تغيير چنين نگرشي نسبت به دانشگاه بوده است.

بصيرت يا نيرو

شومپيتر: بيشتر مردم تنها به انجام كارهاي روزمره خود مي پردازند و همين براي آنها كافي است.چنين مردمي اكثر اوقات در موقعيتي متزلزل قرار دارند و تلاش آنها در استوار نگه داشتن خويش، نيروي آنها را تحليل مي برد و علاقه و رغبت آنها را به كاوش بيشتر از بين مي برد.به علاوه آنها نه نيروي آن را دارند و نه فراغتش را كه به مسائل به طور كامل فكر كنند. كار روزانه آنها را متوقف مي سازد. سازماني كه در آن فعاليت مي كنند و همكارانشان غل و زنجيرهايي باز نشدني بر دست و پاي ايشان مي نهند. اين توده مردمند.
گروهي از مردم كه هم تيز هوش ترند و هم قوه تخيل قوي تري دارند تركيبات جديد را در ذهن مجسم مي كنند. سپس گروهي كوچك تري از مردم وجود دارند كه اين گروه عمل مي كنند. همين گروهند كه تعادل لذت جو را ريشخند مي كنند و بدون هيچ ترسي به استقبال ريسك مي روند. آنها عواقبي را كه شكست برايشان در پي دارد در نظر نمي گيرند و اهميتي نمي دهند اگر تمام وابستگانشان ذخيره روزگار كهولت خويش را از دست بدهند.
بنابراين لحظه تعيين كننده براي آنها در"بصيرت" نيست بلكه در "نيرو"است.

۱۳۸۷ خرداد ۲۱, سه‌شنبه

كارآفريني و كارآفرين

سلام
به وبلاگ من خوش آمديد.همانطوريكه از اسم آن مشخص است تمركز اصلي من در اين وبلاگ حوزه كارآفريني است. اميدوارم بتونيم با هم، كارهاي خوبي بكنيم . در قدم اول بهترمي‌بينم نظرات شما دوستان رو در مورد واژه كارآفريني مرور كنيم و با توجه به حسي كه حتي با شنيدن اين واژه، در شما ايجاد مي شه، تعريفي از كارآفريني و كارآفرين ارائه كنيم. اگه موافقيد هر چي در مورد كارآفريني مي دونيد بنويسيد تا از دانسته هاي هم استفاده كنيم ودر پايان به يك نتيجه خوب برسيم.